پارسا در 8 ماهگی چه می کند
پسر عزیزم
تو این ماه خیلی شیطون شدی. نمیدونم از چی بنویسم. بس که این لحظه ها زیبا و خاطرانگیز هستند.
بالاخره در این ما شما یاد گرفتی که بشینی. البته اولش از دستای کوچولوت کمک میگرفتی.
وقتی ذوق زده میشی جیغ میزنی طوری که گوش آدم کر میشه. ای بلای مامان...
حین بازی کردن واسه خودت میخونی و همش میگی بابابابا... مممممم ..... دددددد.... ماماماما
تمام کشوها رو باز میکنی و وسایل داخل اونو میریزی بیرون. وقتی میام و میگم پارسا این چه کاری بود که کردی، می خندی و ذوق میکنی. اون وقته که منم بغلت میکنم و ماچت میکنم.
همین چند روز پیش رفته بودی تو آشپزخونه و تمام کشوها را خالی کرده بودی. بعدش رفته بودی سر وقت لباسای مامان. اونا رو از تو سبد درآورده بودی و ریخته بودی وسط آشپزخونه. اینقد خندم گرفته بود که نگو. آخه از دست شما چکار کنم وروجک خان؟
تازه این اولشه مامان جان خدا بخیر کنه...
دو روز پیش با کلی زحمت برای اولین بار برای شما کته درست کرده بودم. خداییش خیلی خوشمزه شده بود. آوردم سر سفره تا با هم ناهار بخوریم. یه قاشق من می خوردم، یه قاشق میدادم به شما. خلاصه وقتی ناهار تموم شد، سفره و وسایلو جمع کردم. ولی یادم رفت ظرف غذای شما رو بردارم. البته اینم بگم که فقط 2 تا قاشق خورده بودی و خیلی از غذای شما مونده بود. رفتم تو آشپزخونه تا کارامو انجام بدم. بعد از چند دقیقه دیدم خبری از شما نیست. آخه تا من میرم تو آشپزخونه، سر بزنگاه شما هم پشتم سبز میشی و شروع می کنی به شیطنت کردن. اما اون موقع، شما که نیومدی هیچ تازه صدای ملچ ملوچ کردنت هم میومد. خیلی کنجکاو شدم ببینم داری چکار میکنی. وقتی اومدم با صحنه ای روبرو شده بودم که نمیدونستم گریه کنم یا بخندم. تمام ظرف غذا رو ریخته بودی روی فرش. حالا بماند که با کلی بدبختی تمیزشون کردم. کاش فقط این بود. از نوک سر شما تا ناخن پاهای گرامیتون شده بود کته. تازه با همون دستای نازت به کمد و تخته تون هم کشیده بودی. اگه من نرسیده بودم، خدا میدونه که تا کجاها پیش میرفتی. من تا شما رو دیدم بلند گفتم پارسا، شما هم فکر کردی که می خوام دعوات کنم. سریع اومدی و سرت رو روی زانوهام گذاشتی و به اصطلاح خودت برام میخوندی. منم خندم گرفت و بغلت کردم و بهت گفتم: آخه کی دلش میاد تو رو دعوا کنه. اون وقت بود که برام بلند بلند می خندیدی. قربون اون خنده های قشنگت بشم ...
صدای خنده های تو زیباترین موسیقی زندگی است که در تار و پود جانم نواخته می شود.