جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پارسا کوچولو

شیطون من در 6 ماهگی

سلام گل پسر من اول از همه میخوام ازت عذرخواهی کنم که دیر به خونه مجازیت سر زدم. یه چند وقتی اینترنت خونمون قطع بود و وقتی هم که وصل شد، اینقدر سرم شلوغ بود که زودتر از اینا نمیتونستم بیام. به هر حال مامانی رو ببخش گلم. این ماه خیلی شیرین و شیطون شدی. اینقدر کارای با مزه میکنی که من و بابایی میخوایم بخوریمت. وروجک من، الان چهار دست و پا میری. اینقده با مزه میری که نگو... وقتی شیطنتت گل میکنه، زبونتو در میاری.  وای که عاشق این کارتم. هر چی کشو تو خونه هست، خوشبختانه یاد گرفتی که اونا رو باز کنی. خودت رو که تو آیینه می بینی، از خودت صدا در میاری. به هر دو طرف غلت میزنی و شبا بیشتر عادت داری، به شکم بخوابی. دستاتو به و...
22 تير 1392

اولین غذای پارسا کوچولو

پسر دلبندم روز یکشنبه (روز تولد شش ماهگی) اولین غذای کمکی رو به شما دادم. برات فرنی درست کردم. ماشالله همه رو خوردی. مثل اینکه دوست داشتی. نصف استکان هم آب خوردی. نوش جونت عزیز دلم ایشالله که تپل مپل شی ملوسکم ...
26 خرداد 1392

کنترل 6 ماهگی

پارسا جونم روز 1 شنبه رفتیم خانه بهداشت برای چکاپ 6 ماهگیت. وزنت 7 کیلو، قدت 68 سانت و دور سرت هم 44 سانت بود. همه چی خوب بود، فقط یه خورده وزنت کمه.  بهم گفتن که دو هفته دیگه هم برای کنترل وزنت باید برم. از این ماه هم باید غذای کمکی رو شروع کنم. هفته اول فرنی و هفته دوم حریره بادام. واکسن 6 ماهگیت هم زدی. خوشبختانه تب نکردی و از این بابت خیلی خوشحالم ولی خیلی گریه کردی. دلم برات کباب شد...  الهی که مامان فدای اون اشکات بشه. شکر خدا دیگه واکسن نداری تا یکسالگی. فعلا شش ماه از این واکسنا راحت شدیماااااااااااا. آخ جون     اینجا آقا پارسا از خانه بهداشت برگشته. قربون اون چشمای قرمز و ورم کردت برم. &nbs...
22 خرداد 1392

گل پسرم 6 ماهه شد

پارسای عزیزم  شش ماهگیت مبارک خدا را سپاس که فرشته مهربونی چون تو را در دامنم نهاد تا طعم زیبای مادر شدن را بچشم و چه شیرین است این طعم... پسر عزیزم ممنون که هستی.     پارسا جونم در شش ماهگی ...
21 خرداد 1392
1