لحظات شیرین من
سلام عشقم نمی دونم از چی بنویسم یا از کجا شروع کنم. گذر زمان آن قدر سریع است، که مجال نوشتن را نمیده. فقط در این مدت فهمیدم که زندگی بدون تو برام معنا و مفهومی نداره و روز به روز برام عزیزتر و دوست داشتنی تری. این روزا برام خیلی شیرین تر شده. چون چند وقته که از خودت صداهای شیرینی در میاری. هر چند که معنایی ندارن و فقط صداها و آواهایی پی در پی هستن، ولی برای من شیرین ترین و دل انگیزترین آواهاست. عزیز دلم چند وقته که صدای گریه هات بلندتر شده. برای من زیباترین صداهاست. پسرم وقتی که ماساژت میدم خیلی خوشت میاد و لذت میبری. همش ذوق میکنی و دست و پا میزنی. به شکم میخوابونمت و پشتت رو نوازش میکنم، پاهاتو جمع میکنی و سرت رو برای چند...