جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

پارسا کوچولو

شیطون من در 6 ماهگی

1392/4/22 2:41
نویسنده : مامان مرضیه
328 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر من

اول از همه میخوام ازت عذرخواهی کنم که دیر به خونه مجازیت سر زدم. یه چند وقتی اینترنت خونمون قطع بود و وقتی هم که وصل شد، اینقدر سرم شلوغ بود که زودتر از اینا نمیتونستم بیام. به هر حال مامانی رو ببخش گلم. قلب

این ماه خیلی شیرین و شیطون شدی. اینقدر کارای با مزه میکنی که من و بابایی میخوایم بخوریمت. خوشمزه

وروجک من، الان چهار دست و پا میری. اینقده با مزه میری که نگو... وقتی شیطنتت گل میکنه، زبونتو در میاری. زبان وای که عاشق این کارتم.

هر چی کشو تو خونه هست، خوشبختانه یاد گرفتی که اونا رو باز کنی. خودت رو که تو آیینه می بینی، از خودت صدا در میاری. به هر دو طرف غلت میزنی و شبا بیشتر عادت داری، به شکم بخوابی. تعجب

دستاتو به وسایل خونه میگیری و بلند میشی. وای که چقدر از این کارات می ترسم. آخه خدایی نکرده از پشت میفتی. همش باید مراقبت باشم تا خدایی نکرده بلایی سرت نیاد. اگه ولت کنم، از پله ها هم بالا میری. قهقهه ولی نمی تونی هنوز بشینی و تعادلت رو حفظ کنی.

وقتی خیلی خوشحالی یا ذوق زده می شی، جیغ میزنی. خیلی کنجکاوی و به چیزای جدید با دقت نگاه میکنی و خیره میشی. اگه یه چیز بدم دستت، حسابی باهاش ور میری و می خوای سر در بیاری که چی هست. هر چی که دم دستت بیاد، این طرف و اون طرف پرت میکنی. اگه عصبانی شی، یا حرصت بگیره، هر چی که تو دستت هست رو میکوبی و پرت میکنی.

صداهایی که تا حالا از خودت در میاری: اَ، اِ، اُ، آ، نَ، ها، با، ما، مَ، دَ، آقا که نمیدونم منظورت از آقا کیه.سوال

غذاهایی که تا حالا بهت دادم: فرنی، حریره بادام، سوپ، ماست و آب جوشیده.   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرینا موفرفری
22 تیر 92 5:26
سلام دوست عزیز دخترم در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم بهش رای بدین خیلی ساده ست فقط عدد 143 را به 20008080200 اس ام اس کنید.هر کسی موبایل داشته باشه می تونه رای بده.مرسی از لطف ومهربونی شما.

http://arinanafasam.niniweblog.com


چشم عزیزم حتما
ایشالله که موفق باشین. دختر گلت رو ببوس عزیزم.
fandoghebarfi
22 تیر 92 13:18
عزیز خاله ماشالا به تو ایشالا که همیشه تنت سالم باشه..بوس خاله جونم..


ممنونم خاله جون
ایشالله هم شما و هم پارسا جونم سالم و تندرست باشین
بهار مامانه برسام
25 تیر 92 21:14
خدا حفظش کنه ناز پسری رو
گلم الان که شش ماهه شده اگه میتونی براش رورئک تهیه کن و بزارش تویه روروئک هم برای نشستنش خوبه هم برای زود راه افتادنش
من برسام رو از اواسط 5ماهگی میزاشتم تویه روروئک آخه رو زمین یا کریر بند نمیشد و همش غلط میزد میزاشتمش هر جای خونه یه جای دیگه پیداش میکردم
اول میترسیدم بزارمش تویه روروئک میترسیدم واسه ستون فقراتش مضر باشه ولی بعد از مشورت با چند تا دکتر متخصص دیدم ترسم بی مورده و اواسط 5ماهگی دیگه میزاشتمش تویه روروئک انقدر ذوق میکرد که حد نداشت بعد عاشق روروئکش بود و باهاش میدویید اینور و اونور خلاصه کلی کیف میکرد ، فکر میکنم یکی از دلایلی که برسام تونست زودتر از خیلی از بچه های دیگه راه بیفته هم این بود که خودش خیلی اصرار داره همه کارها رو زودتر انجام بده و هم روروئک سوار شدن پاهاش رو قوی کرد
سرت رو درد نیارم خلاصه ی کلامم اینه که چون خوندم پارسا جون هم با کمک از وسایل وای میسته پس مثل برسام اگه روروئک سوار شه زود راه میفته
گل پسری رو وقتی ناناز بازی دیرمیاره ببوس
اینا واسه پارسا عسل

ایا هم واسه مامان پارسا عسل


بهار جونم بابت راهنمایی هات بینهایت ممنونم
عزیزم شما به من خیلی لطف داری
برسام جونمو ببوس
دوست مهربانم می بوسمت


مامان مریم
30 تیر 92 11:13
ماشاله به این کوچولوی شیطون....معلومه میخواد حسابی آتیش بسوزونه...راستی مرضیه جان خیلی مراقبش باش تو این سن بچه ها خیلی خطرناک میشن...


مریم جونم ممنون از توجهت
مهتاب جونم رو ببوس گلم