جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

پارسا کوچولو

شیطنت های آقا پارسا

1392/3/19 1:29
نویسنده : مامان مرضیه
176 بازدید
اشتراک گذاری

این ماه خیلی خیلی شیطون شدی عزیز مامان. هر روز شیطون تر از دیروز تعجب

تو این ماه کارم بیشتر شده. چون سینه خیز میری، همش باید دنبالت باشم تا سرت به میز، در، دیوار، صندلی و ... نخوره.

ماشالله ساعت خوابت هم کم شده و در روز، فقط 10 ساعت می خوابی.

چند روزه که به خوردن پا هم مشغول شدی. خوردن دستات کم بود که پا خوردن هم به اون اضافه شد...خنده

به اسباب بازی هات دیگه خیلی علاقه نشون نمیدی. چون برات تکراری شدن. همش دنبال اشیاء جدید توی خونه هستی تا بفهمی چی به چیه.

دیروز داشتی تختت رو می خوردی...تعجب

راه آشپزخونه رو هم یاد گرفتی. خدا به داد برسه ...

هر روز شما رو باید از یه جایی در بیارم یا پیدا کنم، یا زیر میز یا زیر صندلی یا توی آشپزخونه ...

برای خودت خیلی آواز می خونی. حسابی خواننده شدیاااااا گل پسرم.

وقتی باهات بازی می کنیم با صدای بلند می خندی و قهقهه میزنی. قربونت برم من جیگرررر... قلب

روی اشیاء و اسباب بازی هات می کوبی. دستای نازتو روی میز یا زمین می کوبی.

برای خوردن قطره مولتی ویتامین هم برنامه ها داریم. تا قطره چکون رو می بینی، دهن کوچولوت رو محکم می بندی. با تلاش های فراوان بهت می دم. ولی بازم یه خورده اذیت میشی. ببخش عزیز مامان.

قلب پارسای عزیزم دوست دارم هوارتااااااااا قلب 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مریم
20 خرداد 92 18:22
هنوز کجاشو دیدی عززززیزم