جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پارسا کوچولو

اندر احوال پارسا در این دوران

1393/2/23 4:40
نویسنده : مامان مرضیه
902 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم

اول از همه اینکه مامانی رو ببخش که چند وقت به وبت سر نزدم. در این مدت اتفاقاتی افتاد که اونا رو بعدا مفصل برات مینویسم.

پسرم چقدر تو زود بزرگ شدی. چقدر فهمیده شدی. اصلا باورم نمیشه این همون فسقلی مامانه که یک سال پیش حتی نمی تونست راه بره چه برسه به اینکه خودش غذا بخوره، کمک مامان گرد گیری کنه و وسایل خونه رو جمع و جور کنه.

اینقدر شیطون شدی که کمتر از یک دقیقه کل خونه رو میریزی به هم بعد دست منو میگیری که بیام کمکت تا همه جا رو مثل روز اول مرتب کنی.

اینقدر پسر مهربونی شدی که هر چی بهت میدن بخوری به منم میدی یا موقعی که دارم بهت غذا میدم یه لقمه هم به من میدی یا به بابایی.

اینقدر فهمیده شدی که وقتی میخوام بهت غذا بدم یه جا میشینی و مواظبی که نریزه، اگه هم ریخت فورا جمع می کنی و میدی به من. اگه دستت کثیف شه میای نشونم میدی و بهم میفهمونی که برات بشورم. بس که تمیزی تو جیگر...

وقتی تلفن زنگ میزنه اگه دم دستت باشه برام میاری اگه نتونی برش داری هی به من اشاره میکنی که بردارم. وقتی هم شروع به صحبت کردن میکنم، گوشی رو ازم میگیری و خودت حرف میزنی حالا بماند که هیچ کس متوجه نمیشه که چی میگی. فک کنم خودتم نمی فهمی... هیشکی هم حریفت نمیشه تا گوشی رو ازت بگیرن.

عاشق تبلت و لپ تابی. خدا بخیر بگذرونه...

وقتی میخوام ببرمت تو حیاط تا با هم بازی کنیم، اول از همه میری سراغ دم پایی ات و می دیش به من تا پات کنم. ای جونم...

وقتی میخوای بری بالا پیش مامان بزرگ دستای منم میگیری که بیا باهم بریم.

میری جلوی آینه وای میسی و موهاتو شونه میکنی. حتی الانم که کچلت کردم بازم اینکارو میکنی. انگار نه انگار که دیگه مو نداری.

فعلا اینا رو داشته باش تا بقیه شو بعدا برات بگم...

اینم چند تا عکس خوشگل از گل پسری

 

چیه؟ دارم بازی میکنم دیگه...

پارسا تلاش میکنه تا جوراب بپوشه

پارسا داره سر خودش رو کلاه میذاره

اوس پارسا در حال بنایی

عکسایی که شیطون از خودش گرفته

و بالاخره پارسا جونم کچل می شود

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان مریم
24 اردیبهشت 93 8:21
به به مرضیه خانوم و شازده پسر بالاخره تشریف آوردن... ماشاله به این گل پسری چقدر آقا شده قربون چشای خوشگلش بشم من... مرضیه جان خیلی دلمون براتون تنگ شده بود خوشحالم که برگشتین و امیدوارم زندگیت پر از اتفاقای خوب باشه
مامان مرضیه
پاسخ
قربونت برم عزیزم نظر لطفته همچنین برای شما
مامان ایمان جون
24 اردیبهشت 93 22:08
بابا چه عجب , کجا بودین شما ؟؟؟ کلی نگرانتون بودم ماشالا پارسا جونی دیگه آقایی شده برای خودش بوووووووووووووووووووووووووس
مامان مرضیه
پاسخ
قربونت برم عزیزم نظر لطفته