هدیه روز پدر
سلام پسر گلم
بالاخره دیروز مامانی موفق شد که بره بازار و برای بابایی کادو بخره. تو هم خیلی خوشحال بودی. توی راه همش برای خودت میخوندی. انگار میدونستی که داریم میریم خرید.
البته با توی وروجک سخته بریم بیرون. چون یه جا بذارمت، دوتا پا داری، دوتا پای دیگه هم قرض میگیری و عین فرفره غیب میشی. در نتیجه به مامانم گفتم که همراه ما بیات تا کمکم کنه. ببین تو رو خدا
از طرف خودم برای بابایی یه پیراهن خوشگل خریدم. از طرف شما یه کمربند. بابایی از کمربنده بیشتر خوشش اومده بود. ایشالله که مبارکش باشه و به شادی ازش استفاده کنه.
پی نوشت: روز مادر بابایی برام سنگ تموم گذاشته بود. از طرف خودش برام کفش مجلسی خرید و از طرف شما یه تی شرت خیلی خوشگل. از بس که خوشگله دلم نمیاد زیاد بپوشم. دستش درد نکنه. خداییش بابایی هم در حق من و هم در حق شما خیلی مهربونه. هر کاری هم که ما انجام بدیم نمیتونیم قدر دان زحمتای اون باشیم.