جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

پارسا کوچولو

لنگ شدن پای ثانیه ها

1391/9/3 18:13
نویسنده : مامان مرضیه
292 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نی نی ناز و دوست داشتنه خودمقلب

عزیزم الان ٣٥ هفته و ٥ روزه که تو دلم جا خوش کردی !!!!!!!!!!! زمان چقدر دیر میگذره. دیگه چیزی به دیدن روی ماهت نمونده ولی نمیدونم چرا اینقدر زمان دیر میگذره. هر روز صبح که از خواب بلند میشم لبخند رضایت بخشی روی لبام میشینه. چون یه روز به دیدن روی قشنگت نزدیکتر میشم.

تنها نگرانی من سلامتی شماست. ایشالله که سالم و سلامت میای بغلم نفسم. نی نی گلم عید غدیر مامان بزرگا و بابا بزرگا رفتند مشهد. خوش به حالشون. منم خیلی دوست داشتم برم ولی به خاطر شما نتونستم برم. ایشالله سال دیگه با هم میریم. اینطوری به من خیلی بیشتر خوش میگذره. کلی هم سوغاتی برات آوردند. گلم ببین با این که روی ماهتو ندیدن، ولی همه دوست دارند. چند هفته بعد هم مامان و بابام بقیه سیسمونی شما رو خریدند. این خریدا که تمومی نداره! قهقهه

این لباسو مامان بزرگ (مادری) از مشهد برای قند عسلم گرفته:

سوغاتی مامان بزرگ (پدری) برای شما:

این عروسک خوشگل موشگلو عمو جونت آورده:

 

این لاکی خوابالو رو هم خاله جون و دایی جونت گرفتن:

 

اینم بقیه سیسمونی جیگر طلا:

سرویس غذاخوری

بقچه لباسی

فین گیر

سطل زباله

عزیزکم، این خرگوش پشمالو هم مامانم برات گرفته:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مریم
11 آذر 91 8:04
دست همشون درد نکنه...همشون خوشگل بودن


قربونت برم عزیزم چشمات قشنگ میبینه گلم.