جیگر طلای من، پارسا جانجیگر طلای من، پارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

پارسا کوچولو

لحظه سال تحویل

1392/1/18 5:02
نویسنده : مامان مرضیه
244 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم

شرمنده ام که اینقدر دیر به وبلاگت سر زدم. گریه آخه حسابی سرم شلوغ بود. اول از همه اینکه درگیر خونه تکونی بودم. یه روز مونده به سال تحویل متوجه شدم که عموی بابایی از اصفهان میخوان بیان خونمون. کلا 8 نفر بودند. سه روز هم موندن. حسابی از دیدن تو ذوق زده شده بودند. البته تو هم با اونا حسابی دوست شده بودی و بغل همشون می رفتی و احساس غریبی نمی کردی.

سال تحویل، روز چهارشنبه 30 اسفند ماه، ساعت 14 و 31 دقیقه بود. اون موقع شما در خواب ناز بودی. دلم نیومد بیدارت کنم. لحظه ای که سال تحویل شد، اشک تو چشام جمع شد. نمیدونم از خوشحالی بود یا از ناراحتی. خوشحالی از این بابت که در این عید تو رو در کنار خودم داشتم. از خدا خواستم که همیشه سالم و تندرست باشی و سال های خوشی رو در کنار هم سپری کنیم.

ناراحتی هم از این بابت که یک سال از عمرم گذشت.... گریه

 

قلب پسر نازنینم عیدت مبارک قلب

 

سفره هفت سین امسال

اینم آقا پارسای گلم که در خواب نازه

قلبخوابای شیرین ببینی عزیزمقلب 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)